داستان بازی رزیدنت اویل 4
- سه شنبه, ۱۲ آذر ۱۳۹۸، ۱۰:۵۱ ب.ظ
برای ویدئو داستان رزیدنت اویل 4 کلیک کتیذ
واسه خوندن داستان برین ادامه مطلب
اتفاقات این داستان برمیگرده به شش سال پس از حادثه راکن سیتی یعنی سال 2005
شرکت آمبرلا تقریبا ورشکست شده
دختر ریس جمور آمریکا نا پدید میشه ولی ردشو تو یه روستاهای کشور اسپانیا میزنن
لیان اس کندی بادیگارد شخصی ریس جمور امریکا به این ماموریت فرستاده میشه
وقتی به روستا میرسن لیان عکس اشلی گراهام (دختر ریس جمور امریکا) رو نشون یکی میده میگ این طرفا دیدیش
اونم تبر بر میداره لیانو بزنه
لیان میزنه میکشتش یه ماشینم با ماشین پلیسی که لیان باهاش اومده بود برخورد میکنه و میفرسته ته دره لیان به مسیرش ادامه میده
میرسه مرکز روستا میبینه یه پلیسارو صلیب کشیدن زیرشم آتیش زدن
یه یاروعم با اره برقی میاد
یهو صدای زنگ کلیسا در میاد همشون لیانو بیخیال میشن میرن سمت کلیسا
لیان اطلاعاتی پیدا میکنه ک نشون میده اشلی ایننطرفاس
پس تصمیم میگیره به راهش ادامه بده
اون تو یه کمد شخصی به اسم لوییسو پیدا میکنه که دست و پاشو بستن
لیان آزادش میکنه ولی یهو شخصی به اسم مندز (mendez) پیدا میشه و هردوشونو آسفالت میکنه
به لیان چیز عجیبی تزریق میکنن
لیانو لوییز بهوش میان لیان عکس اشلی رو به لوییز میده
لوییزم میگ اون تو کلیساس یهو یکی میاد جفتشونو با تبر بکشه که لیان سرویسش میکنه
لوییز ازونجا خارج میشه لیانم یکیو میبینه دنبالش میکنه طرف میگ هاهاها واریووو بایعن 😐 یکم سلاح میخریم اینجا
لیان تو مسیرش دوباره با مندز روبرو میشه مندز میگ خون منو تو یکیه الان ولی بچه خوبی باش تو کارمون دخالت نکن
لیان میفهمه این اتفاقا زیر سر گروه مذهبی به نام «لوس ایلامینادوس» کلمه اسپانیایی به معنی روشن فکران
لیان یکم جلوتر دوباره با مندز روبرو میشه مندز بهش حمله میکنه که بکشتش که یهو از پشت پنجره یه زن قرمز پوش بهش شلیک میکنه مندزم میافته دنبال اون و لیانو بیخیال میشه
لیان میگ این کی بود ؟؟ !! :/
لیان اطلاعاتی پیدا میکنه ک توش نوشته لوییز چیز مهمیو ازین فرقه مذهبی دزدیده
کمی جلوتر لیان به کلیسا میرسه میبینه قفله و کلیدش اون ور دریاچس میزنه به آب با یه نهنگ خیلی خفن دعواش میشه ولی لیان خفن تره و دهنشو سرویس میکنه
و میره تو یه اتاق یهو خون بالا میاره و بیهوش میشه چشاشو باز میکنه میبینه انگل تمام بدنشو گرفته و زامبی شده ولی یهو از خاب میپره ولی انگلو درونش حس میکنه
یکمی جلوتر با یه غول روبرو میشین یه سگ اول بازیه اگ نجاتش بدین اینجا بکمکتون میاد
لیان دهن غولرو آسفالت میکنه به کلیسا میرسین و اشلیو پیدا میکنین
یهو لورد سدلر (LORD SADLER) رهبر این گروه مذهبی پیداش میشه میگ اشلیو انگلی کردم هدفمم انگلی کردن پدر اشلی بود لیانو اشلی از پنجره میپرن بیرون
باز نوشته هایی پیدا میکنه میگ لوییزم انگلی بوده ولی به روشی که مشخص نیست خوب شده
به یه خونه میرسن واردش میشن میبینن لوییز توشه یهو از همه طرف روستاییا میریزن سرشون
نصفشونو میکشن بقیشونم فرار میکنن
یکم جلوتر دوباره لیانو مندز روبرو میشن لیان بشکه بنزینو منفجر میکنه مندز میره هوا
میاد پایین زامبی میشه 😐 ولی لیان باز میکشتش
اشلیو لیان وارد یه قلعه میشن که از دست روستاییا در امان باشن ولی با عده ی جدیدی روبرو میشن
که با داس میان سراغشون 😐
تو این قلعه در حال رفتنن یهو لوییز صداشون میزنه یه چیزی دارم انگلو درمان میکنه دس تو جیبش میکنه میبینه گمش کرده
لیانو اشلی وارد یه اتاق میشن اشلی میره جلو یهو تو دام میافته و میبرنش لیان چنتا نوشته میخونه که رییس قلعه شخصی به اسم سالازاره و نوچه لورد سدلره
کمی جلوتر یه زنه تفنگ میزاره پشت کمر لیان میگ دستا بالا لیانم دستشو میتابونه و با هم یه درگیری کوچیکی دارن که یهو عینک دودیشو برمیداره میگ لیان خیلی وقته ندیدمت لیان میبینه ایداس !!!! لیان میگ شنیدم برا آلبرت وسکر کار میکنه ایداهم میگ بتو ربطی نداره و میگ بعدا میبینمت فلا بای
لوییز دوباره صدا لیان میزنه میگ پیداش کردم ولی بهو لورد سدلر دمشو که مص دم عقربه فرو میکنه تو شکمش و میکشتش اون دارو درمانم با خودش میبره
ولی لوییز در حال مردن میگ من دانشمندم و لورد سدلر منو استخدام کرد ولی منو ایدا میخاستیم قرص ضد انگل بسازیم و چنتا کپسول به لیان میده میگ این جلو رشد انگلو
میگیره و میمیره لیان اشلیو پیدا میکنه ولی یکم جلوتر یه زامبی پرنده اشلیو دوباره میدزده و لیان با سالازار روبرو میشه یهو سالازار یه کلید میزنه لیان تو یه چاه میافته ولی خودشو نجات میده و تو زیر زمین با یه موجود عجیب روبرو میشه فقط با آرپیچی میشه کشتش پس بهتره فرار کنیم
لورد سدلرم جک کراوزر که رفیق سابق لیان هستو به خدمت گرفته میگ لیانو بکشش
لیان جلوتر یه نامه از ایدا پیدا میکنه نوشته قبل در اومدن انگل از تخم میشه با دارو از بین بردش ولی با دراومدن از تخمش فقط با جراحی میشه از بین برد ازون طرفم اشلی خیلی زودتر به انگل آلوده شده و فرصتت کمه
لیان به مجسمه سالازار میرسه که جون گرفته دنبال لیان میکنه فرار میکنه و به خود سالازار میرسه
سالازار میگ اشلیو فرستادم جای دیگ سالازارو دوتا بادیگارداش سه تایی میرن تو دستگاه مخلوط کنو یه غول خیلی گنده میشن لیان میکشتش
میره کنار دریا میبینیه ایدا خوشگله با قایق منتظرشه که برسونتش
تو راه رفتن لیان یه نگاه خیلی عاشقانه ای به ایدا میکنه ایدا هم فرمون قایقو کج میکنه که یعنی نگات به خودت باشه ومیرسن ایدا میگ بعدا میبینمت
اینجا زامبیا پیشرفته ترن و شوکرو بعضیاشونم اسلحه دارن
کمی جلوترم با زامبیای عجیبی بنام ریجنیتور (regenerator) روبرو میشه که خیلی سگ جونن
واسه کشتنشون باید دوربین حرارتی تو یه اتاقا پیدا کنین که قلباشونو نشون میده کشتنشون خیلی آسون تر میشه
لیان اشلی رو پیدا میکنه ایداهم از طریق نامه ای راه خروجو بهش میگ
اما لورد سدلر پیداش میشه اشلیو تحت کنترل میگیره لیانم چون انگلیه نمیتونه با سدلر مبارزه کنه
و اشلیو میبره
بکم جلوتر یه شخص نظامی به لیان حمله میکنه لیان میبینه کراوزره میگ تو اینجا چمیکنی
کراوزر میگ نمونه انگلی که لورد سدلر ساخته رو میخام واس رسیدن بهش باید بکشمت
باهم دعوا چاقو کشی میکنن لیان کم میاره ولیی باز ایدای خوشگلم پیداش میشه و لیانو نجات میده
ایدا و کراوزر هر دو جاسوس آلبرت وسکرن و واسه نمونه انگل اومدن تو این جزیره ولی ایدا بخاطر حسی که به لیان داره به کراوزر شلیک میکنه و نجاتش میده
لیان دوباره میپرسه چرا اینجایی
ایدا میگ یوقت دیگ میگم
جلوتر از یه راه رو لیزری عبور میکنه و میرسه یه غول بی شاخو دم
میزنه آسفالتش میکنه و دوباره با کراوزر روبرو میشه
لیان کراوزره طی چن بار مبارزه میکشه
میره جلوتر زامبیا محاصرش میکنن (قائدتا زامبی نیستن یه جور بیمارن و واسه راحتی بیان میگم ) که یه هلی کوپتر نجات میاد همشونو به رگبار میبنده
یه زامبیا آرپیچی میزنه ه هلی کوپترو پرپر میشه
لیانو ایدا بهم میرسن
ویروس لیان وخیم تر میشه یه لحظه لیانو تسخیر میکنه و به ایدا حمله ور میشه ایداهم با چاقو میزنه به پای لیان و لیان به خودش میاد میگ ببخشید
لیان اشلی رو پیدا میکنه ولی سدلر جلوشو میگیره ایدا میاد کمکشون لیانو اشلی فرار میکنن ایدا با سدلر مبارزه میکنه
سدلر اونو مچاله میکنه میبینده به یه طناب اشلی و لیان توسط دستگاهی که لوییز درست کرده بود ویروس تو بدنشونو از بین میبرن لیان میره ایدارو آزاد میکنه و با سدلر دعوا میکنن ایدا یه آرپیچی واسه لیان پرت میکنه اونم میزنه سدلرو ب فنا میده
لیان نمونه انگلی که پیش سدلر بودو بر میداره یهو ایدا تفنگشو میگیره سمت لیان میگ نمونه رو بده عزیزم
لیانم بهش میده و ایدا میره تو هلی کوپتر و سیستم انفجار جزیره رو فعال میکنه
یه کلید قایق موتوری هم به لیان میده میگ زودتر خارج شو من رفتم بوس بای
اشلیو لیان با قایق موتوری از جزیره میرن
اشلی به لیان میگ چطوره بعدا با هم قرار بزاریم وقت بگزرونیم
لیان میگ شرمنده
اشلی میگ باشه حداقل بگو اون دختره (ایدا) کیه
لیان میگ اون بخشی از منه که نمیتونم بیخیالش بشم
همین قد بدون
ازون ور ایدا نمونه قلابی انگلو واسه وسکر میفرسته و انگل اصلیو به یکی دیگ میده که مشخص نیست
خببب امییدورام خوب توضیح داده باشه
چاکر همتون حصین
پست های مرتبط :
***
***
***
دانلود آهنگ جذاب رزیدنت اویل 4
***
تفنگ های بی نهایت در رزیدنت اویل 4
