مرجع رزیدنت اویل

مرجع رزیدنت اویل

نظرسنجی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «داستان resident evil 2» ثبت شده است

داستان رزیدنت ایول 2

سال 1998 رزیدنت ایول 2 عرضه شد
تو این بازی  میتونستین با دو نفر مراحلو رد کنین
اولی لیان اسکات کندی
دومی کلرردفیلد گوگولی خاهر کریس
داستان مربوط میشه به دوماه بعد از اتفاق راکن سیتی (رزیدنت ایول1)
کلرردفیلد برا پیدا کردن کریس میره شهر راکن سیتی
لیان هم که یه پلیس تازه کاره میره شهر راکن کارشو شروع کنه که در حین رفتن یه عده زامبی تو مسیرش مبینیه
کلرردفید هم وارد یه مغازه میشه که پر زامبیه در حال فرار لیان رو میبینه
این دوتا با هم میرن اداره پلیس که فک میکنن جای امنیه
ولی زامبیا ماشینشونو چپه میکنن میریزن سرشون این دوتا از هم جدا میشن
ولی دارن میرن اداره پلیس
لیان نزدیک اداره پلیس یه هلی کوپتر میبینه فک میکنه میخاد نجاتشون بده
هلی کوپتر یه تایرنت (زامبی پیشرفته ) ول میده هر چی میخای بکشیش فایده نداره خیلی پدرسگه
کلر یه مامور زخمی پلیس میبینه که از برادرش چیزایی میپرسه
مامور میگ کریس در حال تحقیق در مورد شرکت آمبرلا بود ولی چن وقته ازش خبر نداره
کلر یه نوشته هایی از برادرش پیدا میکنه ک میگ
رئیس پلیس شهر راکن سیتی پول زیادی از شرکت آمبرلا میگرفته
لیان هم یه چیزای از کریس پیدا میکنه ک میگ
شرکت آمبرلا تونسته یه ویرویس جدید کشف کنه به نام ویروس G
که از ویروس T قوی تره
(بعدا مفصل واس ویروسا میگم )
ویروس G تو راکن سیتی پخش شده
کلر و لیان یه دختر بچه پیدا میکنن
کلر میگ من از دختر بچه مواظبت میکنم تو برو راه فرار پیدا کن
لیان در حال جستجو راه فراره که یه زن قرمززز پوووش میبینه
زن قرمز پوش جیگر طلای نسخه های رزیدنت ایول اسمش ایداس (ADA) و دنبال یه خبرنگار به اسم بن میگرده
لیان هم از این ثانیه به بعد تا آخرین نسخه اویل که ازش دیدم
خر ایدا میشه
اونا بن رو پیدا میکنن و ایدا در مورد جک دوس پسرش ازش میپرسه که واسه آمبرلا کار میکنه
خبرنگار میگ من خودمو زندانی کردم از گیر زامبیا و باهاتون نمیام
ولی راه فرار از طریق فاضلابه
کلر اطلاعاتی پیدا میکنه که توش نوشته رییس پلیس خیلی به آمبرلا کمک کرده که شهر به فنا بره و راهای خروجم بستن
اون دختر کوچولویی که پیدا میکنن خاصیتی داره که نزیک بودن زامبیارو حس میکنه
یه عده شغال زامبی 😐 دنبال دختر کوچیک میکنن اونم فرار میکنه
میرسه به ایدا گردنبندش میافته که ایدا بر میداره میبینه یه نمونه ویروس G تو گردنبنده و میفهمم این دختره به ویروس آلودس و هر لحظه ممکنه اثر کنه
کلر چن تا نامه پیدا میکنه
توش نوشته آلبرت وسکر به آمبرلا خیانت کرده
و آزمایشگاهشون که همون عمارت قسمت اوله به فنا رفته
کلر دوباره میره سروقت رییس پلیس اونم یه چیزی از توش درمیاد زامبی میشه که کلر اونو میکشه
لیان هم که ایدا رو دیده تایرنت مایرنت حالیش نی
میخاد خودنمایی کنه ولی اون تایرنته سگ جون تر این حرفاستو چیزیش نمیشه فرار میکنن
ایدا و لیان سمت فاضلاب میرن که به یه زامبی عجیب میخورن
اون دختر کوچیک از فاضلاب پرت میشه پایین و گیر اون زامبیه میافته
کلر تو مسیرش یه خانم دکتر بدجنس میبینه که بهش میگ اون زامبی عجیب پدر همون دختر کچیکس و ویروس G  رو همین ساخته
ن اینک میخاسته خودشو زامبی کنه ها
مجبور میشه چون قبلا از شرکت آمبرلا میخاستن ترورش کنن و ویروس G رو ازش مفتی بگیرن اینم ویروسو به خودش میزنه
ولی از طریق خون افراد خونواده خودش میتونه درمان شه
پس واسه همین اون زامبی عجیب که پدر دختر کوچیکس دنبال دخترش میگرده
کلر دختر کوچیکه رو نجات میده
ایدا و لیان میرسن ب اون دکتره
اونم سمت ایدا شلیک میکنه ک لیان میپره جلو تیر به لیان میخوره
عجب ....این لیان 😐
ایدا دهن اون دکتررو سرویس میکنه
 کلر دنبال یه راهه واسه درمان دختر کوچیکه
لیان ایدا سوار مترو میشن که  پدر دختره بهشون حمله ور میشه ایدا زخمی میشه
لیان زامبیه رو شکست میده
و لیانو ایدایی که زخمی شده لحظات عشقولانه ای رو با هم میگزرونن
ایدا میگ نمیخام از دستت بدم لیان و اتفاقاتی رخ میده :))
لیان دوبارهبه دکتره برخورد میکنه
دکتره میگ ایدا جاسوس آمبرلاس و دنبال ویروس G

لیان به ایدا مشکوک میشه باهم بحث میکنن یهو دکتره به ایدا شلیک میکنه پلی که روش قرار دارن خراب میشه و ایدا سقوط میکنه
پدر دختره میاد دکتره رو زخمی میکنه
دکتره به کلر میگ واکسنی به اسم Devil هس که میتونه دختر کوچیکه رو درمان کنه
لیان قطارو آماده فرار میکنه کلر هم دختره رو درمان میکنه
وقتی میخان سوار قطار شن
دوباره اون تایرنته پیداش میشه 😐
یهو الهه عشق ایدا هم پیداش میشه یه آرپیچی سمت لیان پرت میکنه لیان هم با اون دیگ کلک تایرنتو میکنه
اینا سوار قطار میشن
ولی پدر دختره که الان دیگ یه زامبی خیلی گنده شده جلوشون سبز میشه
قطارو منهدم میکنه لیان هم میکشتش
و با دخترکوچیکه و کلرردفیلد از تونل قطار فرار میکنن

 

پست های مرتبط :

 

ایدا وانگ کیست